کسی که مثل ماه نیست، خود ماه است

فرآیند بزرگ شدن تا آخرین لحظه ی زندگی ادامه دارد. چه برای من هفده ساله چه برای توی سی ساله. هردویمان آرام تر شده بودیم. دیگر برای حرف زدن با تو دست و پایم را گم نمی کردم و حرف های از پیش تعیین شده نمیزدم. آرام و آهسته می گفتم تمام آنچه را که در ذهنم بود. بعد از آن همه زمانی که ندیده بودمت جای آنکه دور تر شده باشیم، حس می کردم نزدیک تریم. من پذیرفته بودم تمام آنچه را که نفی می کردم و تو آرام به من گوش می دادی. و من بعد از چند ماه برایم روشن شد که چقدر بیشتر از هر زمانی دوستت دارم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد